چشم : در زمان موسى بن عمران (ع ) قحطى پديد آمد، آن حضرت براى طلب باران دعا كرد، خداوند به او وحى فرمود، من نه دعاى ترا مستجاب مى كنم و نه دعاى كسانى كه با تو هستند، چون در ميان شما يك سخن چين هست كه در سخن چينى خود نيز، مصر است ، حضرت عرضه داشت : پروردگارا!او را به ما معرفى كن تا از ميان خود بيرونش كنيم !خدا فرمود: اى موسى من تو را از سخن چينى نهى مى كنم ، چگونه خودم سخن چين باشم ؟!سپس همگى توبه كردند و با آمدن باران ، سيراب شدند. (124)
مرحوم شهيد و همچنين مرحوم نراقى كه هر دو از علماى بزرگ و از مفاخر جهان اسلام و عالم تشيع مى باشند، وقتى به حالات سخن چين مى پردازند، رذالت او را بالاتر از غيبت كننده و دروغگو معرفى مى نمايند.
گوش : ممكن است سر آن را بيان فرمائيد؟
چشم : بنده عرض مى كردم .
گوش : معذرت مى خواهم .
چشم : اشكالى ندارد، تا به حال از راهنمائيهاى جنابعالى استفاده كرديم .
آرى ، سر اين مطلب آنست : كسى كه سخن چينى مى كند از دروغ ، تهمت ، غيبت ، حسد، نفاق و مانند آن منفك نخواهد شد و در سخن چينى خود اين صفات رذيله را به كار خواهد برد، بنابراين سخن چين يعنى دروغگو، غيبت كن ، حسود، منافق و...